دیکشنری پارسا جون
با بزرگ شدن پارسا جونی و بیشتر شدن شیطنتهاش دیگه عکس گرفتن ازش خیلی سخت شده و منم تصمیم گرفتم و بهش سخت نگیرم و بیشتر ازش مطلب بنویسم .....
و حالا نوبت دیکشنری پارسا جونی رسیده ......
آب: آب بابا :بابا مامان :ماما
بریم: بیم بده :اده دوغ و هر چیز مایعی غیر آب: دود
توپ :توپی بالا :با عمه و عمو:عم
بیرون رفتن :بیم دد سی دی: سی
اسباب بازی: بازی تلفن : الو
نماز : اپر گربه : پیشی
و چند وقتی هست که میاد و انگشت ما رو میگیره و میبره به مکان مورد نظرش و تقاضاشو بهمتون میرسونه....و همچنین کنترلهای تلویزیون و وی سی دی رو از بین 5 تا کنترل تشخیص میده و میاره و یگه برام عم بزارید یعنی عمو پورنگ.......
و جدیدا اینکه وقتی موبایلهامون زنگ میخوره یا پیام میاد میاد و همون شخص و صدا میکنه و یا گوشی رو میاره و بهمون میده ...........
و هر وقت وضو میگیرم تا نماز بخونم سریع میره جا نماز و چادرمو میاره و میگه اپر اپر؟و میشینه پای جا نماز و همش هم سرمو خم میکنه تا فقط سجده برم.....