بدون عنوان
نامه ای برای پسرم:
پسرخوبم .پارسا جان
میدونم ک یه روزی عاشق میشی..
میای وایمیستی جلوی من و پدرت واز دخترکی میگی که دوسش داری..
این لحظه اصلا عجیب نیست وتو ناگزیری از عشق
...که تو حاصل عشقی
عزیزدلم؛
یه وقتایی زن بی حوصلست
روزایی ک بهونه میگیره
و حتی اسمتو صدا میکنه
وتو به جای جانم همیشگی میگی"بله"
و اون میزنه زیر گریه
زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم
موجوداتی ک میتونی بامحبت آرومشون کنی
و یا با بی توجهیت از پادرش بیاری..
باید یاد بگیری ک نازش رو بکشی
عزیزم
پسرمغرور و دوست داشتنیه من،
شاید ناز کشیدن کارمسخره ای بنظربرسه
اما زن ها
به طرز عجیبی محتاج لحظه هایی هستند ک نازشون خریدار داره...
این نیاز زنه
گاهی غصه هاش مجبورش میکنن به گریه
همیشه نیازی نیست دنبال دلیل باشی تابخوای راه حل نشون بدی؛
گاهی فقط باید بذاری توی بغلت گریه کنه
وبعددستشو بگیری ببری بیرون و یه هدیه ی کوچولو براش بخری..
بهش بگی چقدر خوشگلی...
یاد بگیر با مردونگیت غصه هاشو آب کنی
نه از غصه آبش کنی
زن ها این لحظه هارو فراموش نمیکنن
وهمه انرژیی ک براشون گذاشتی رو بهت برمیگردونن پسرم...