شمال
خاطرات بارداری
سال ١٣٩٠ من وعلیرضا تیر ماه سال ١٣٨٣ ازدواج کردیم از همون ابتدا هردومون برای اینکه هر روز اطرافیان بهمون نگن کی نی نی دار میشید به همه گفتیم سال ١٣٩٠ .ولی با گذشت سال اصرار اطرافیان برای نی نی دار شدنمون بیشتر میشد . تا اینکه سال ١٣٨٧با اصرار همسرم در دانشگاه شرکت کردم و رشته حقوق قبول شدم دیگه من و علیرضا مطمئن شدیم که حداقل تا ٤-٥سال آینده فکر بچه دار شدن و باید از ذهنمون پاک کنیم چون واقعا از مسئولیت نی نی داری میترسیدیم و دانشگاه رفتنم بهانه ای شد برای اینکه به همه بگوییم تا پایان درسم باید صبر کنیم .تا اینکه خرداد امسال بود و من ترم ٦دانشگاه و موقع امتحانهای پایان ترمم .دیدم حالم خیلی بده سر درد و سر گیج...
نویسنده :
مامان و بابا
10:31
عذر خواهی
س.......ل..ا...م...ببخشید با تاخیر اومدم آخه پارسا جونی نمیزاره کلی شیطنت میکنه و تمام وقتمو گرفته.اول ممنونم از عزیزانی که برام نظر گذاشتن و قول میدم حتما بهتون سر بزنم. الان که این مطلبو مینویسم پارسای عزیزم ٨ماه و ١١ روزشه وای که چقدر زمان زود میگذره .عزیز مامانی چهار دست و پا میره و کلی خراب کاری میکنه و هنوزم دندون در نیورده . ...
نویسنده :
مامان و بابا
2:23
علمی(آیا میدانید؟)
آیا میدانید؟حشره کشهابه شکل (اسپری -ویپ...)سمی هستند و بدون تردید استنشاق این سموم بخصوص در سه ماهه اول بارداری به جنین لطمه میزند آیا میدانید؟کارههای دندانپزشکی چنانچه ضروری و اورژانسی نباشد مثل عفونت و درد شدیدبهتر است در دوران بارداری انجام نشود آیا میدانید؟بعضی از جنینها سکسکه میکنند و مادر هم آنرا حس می کند و این مسئله عادی است آیا میدانید؟رژیم گیاهخواری نه تنها به جنین لطمه میزند بلکه برای مادر هم صدمه زاست چون پروتئینها و موادی که در گوشت وجود دارد در گیاهان دیده نمیشود آیا میدانید؟تقریبا نیمی از مشکلات باروری به علت اشکالاتی در اسپرم است (برگرفته از مجله نینی پلاس ش٨) ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:34
بادکنک
براي فرزند عزيزم از بين تمام اسباب بازيها يک بادکنک مي خرم چون بازي با بادکنک خيلي چيزا رو به بچه ياد ميده. بهش ياد ميده که بايد بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره. بهش ياد ميده که چيزاي دوست داشتني ميتونن توي يه لحظه، حتي بدون هيچ دليلي و بدون هيچ مقصري از بين برن، پس نبايد زياد بهشون وابسته بشه. و مهمتر از همه بهش ياد ميده که وقتي چيزي رو دوست داره نبايد اون قدر بهش نزديک بشه و بهش فشار بياره که راه نفس کشيدنش رو ببنده، چون ممکنه براي هميشه از دستش بده ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:32
لالایی
پارسا جونم دوباره سلام :یادم رفت بهت بگم ١ هفته ای میشه بیشتر سیسمونیتو مامان جونیت و خاله ریحانه خریدن لباساتو و اسباب بازیاتو چیندم تو کمدت هر روز روزی چند بار میرم و در کموتو باز میکنم و بهشون نگاه میکنم ولی میترسم دست بزنم چون اگه بابا علیرضاو مامان جونی بفهمن دعوام میکنن و میگن کثیفشون میکنم هی میرم تختتو تکون میدم و برات لالایی میخونم آخه باید تا موقعه ای که به دنیا میایی خوب یاد بگیرم وتمرین کنم .عروسکم برای بدنیا اومدنت لحظه شماری میکنم چون زندگیمونو پر نور تر میکنی ...
نویسنده :
مامان و بابا
14:32
ورزش صبحگاهی
سلام پارسا جونم عروسک ناز نازیم میدونی چند روزیه که صبحها ساعت ٥.٥-٦ مامان و از خواب بیدار میکنی و نمیزاری بخوابه فکر کنم تو بر عکس مامان و بابا سحر خیزیو دنبال ورزش ولی بدون عزیزم مامانیت اهل این چیزا نیست و تازه دم دمایی که بابات میخواد بره سر کار میخوابی و منم خواب میمونم و نمیتونم بابایی رو بدرقه کنم ولی امروز که بیدار شدم خیلی بهم بر خوردو گفتم پسرم ورزش میکنه چرا من ورزش نکنم منم پاشدم(ولی ساعت ١٠) و شروع کردم به ورزش دوران بارداری! بلکه تو منو مجبور کنی عروسکم ...
نویسنده :
مامان و بابا
13:47